قله تشگر (Tashgar) هرمزگان

قله نشانی از آن است که  میتوانیم که باقدرت اراده وتوان جسممان ؛ زندگی رابه آنچه می خواهیم وآنچه دستانمان قدرت خلق آنرا دارد ،تبدیل کنیم 

قله تشگر (Tashgar)

قله تشگر درارتفاع ۳۲۶۷ متر از سطح دریا درشهر بندر عباس استان هرمزگان قرار دارد. تشگربنا به گفته افراد محلی برگرفته ازسوختن درخت اورس است که درختی شبیه کاج است ومقداری الکل درون آن است که این درخت بر اثرصاعقه ورعد وبرق و چون مستعد سوختن است آتش گرفته و می سوزد.این قله از غرب به روستای سیرمند، از شرق به روستا هماگ، از شمال به روستای شمیل و ازجنوب به روستای سیاهووزاکین منتهی می شود. 

 مسیر آن از بندرعباس و در ۶۵ کیلومتری نرسیده به حاجی آباد است وباید به سمت روستای سیاهو و زاکین آمد و نرسیده به دو راهی به سمت چپ پیچید. 

 مدت رسیدن از بندر عباس به روستای زاکین  تقریبا ۲ ساعت می باشد

 و چند مسیربرای صعود داردکه بهترین آنها روستای زاکین می باشد

 ازروستای زاکین تا پای کار که مسیرآن جاده خاکی با شیب و پیچ های خطرناکی می باشد  تقریبا یک ساعت  با نیسان می باشد وباید توجه داشت وقتی بارش باران باشد دیگر نیسان ها به پای قله نمی روند وآن مسیر باید بدون نیسان رفت وبرگشت نمود.

 ارتفاع روستای زاکین ۱۱۳۰متر است وارتفاع پای قله ۱۶۰۰متر است  و روستای زاکین آخرین آنتن دهی موبایل است که در مسیر یکی دونقطه آنتن دهی دارد از جمله نقطه ای به اسم میداد رز انجیر که آنتن دهی دارد.

 سه چشمه آب در مسیر می باشدبه اسم پره زردی وگداز سوز (گزارسبز ) و  تنبید که آب آنها برای شرب قابل اطمینان نبوده و اسم گزاری آنهابا توجه به رنگ آنها می باشد وباید برای شرب در تمام فصول سال آب به اندازه کافی همراه باشد

 از پوشش گیاهی متنوعی با توجه به تغییرات ارتفاعی واقلیمی بر خوردار است . 

درختان تنومند و سرسبز  سرو کوهی  یا ول، کُنار، بادام کوهی، بنه، ارژن ودرختان دیگر دارد که زیبایی خاصی به آن منطقه ومسیرکوهنوردی داده اند  که بعضی ازآنان قدمت چندین ساله دارند

  از پای قله وشروع کوهنوردی تا کلبه ها ۴ ساعت  است وکلبه ها در ارتفاع ۲۵۰۰متری واقع می باشند   واز سنگ وبرگ درختان خرما ساخته شده اند از  کلبه ها که به کلبه های شب مانی مشهور هستند تا قله ۳ساعت است محل کلبه ها با اینکه منطقه گرمسیری است سرمایش استخوان سوز است باید لباس گرم همراه باشد با توجه به این اطلاعات  به سه طریق می شود صعود کرد.

 ۱- روزاول شب مانی در کلبه ها وسپس روز بعد صعود به قله و فرود از قله تا روستا

 ۲ - روز اول صعود به قله وبعد شب مانی واستراحت در محل کلبه ها وصبح روز دوم فرود به روستا 

 ۳ - روز اول صعود و فرود که قسمتی از آن  هم دررفت وهم در برگشت به شب برمی خورد چون مدت صعود وفرودتقریبا  ۱۳الی ۱۴ ساعت است تنها حسن این روش کوله کشی ندارد وبرنامه یک روزه است

گزارش برنامه:

 روز چهارشنبه ۹۷/۱۱/۱۸ تعداد ۱۰نفر از همنوردان با یکدستگاه اتوبوس VIPاز ایلام حرکت و از مسیر استان خوزستان و شهرهای استان بوشهر عبور کردند و صبح روز جمعه ۹۷/۱۱/۲۰ به بندرعباس رسیدند که صبح آن روز به بندر قشم رفته وپس از گشت وگزاروبازدیداز اماکن وآثارباستانی بعداز ظهر همان روز به روستای زاکین رفته بودند وما سه نفر دیگر که با وسیله شخصی روز سه شنبه ۹۷/۱۱/۱۷از ایلام جهت شرکت در کلاس دانش افزایی کوهپیمایی وسپس صعود به قله تشگر به استان بوشهر رفته بودیم شب سه شنبه به شهرستان برازجان که دوره مذکور در آنجا برگزار میشد رسیدیم و پس از شرکت در کلاس روز جمعه صبح زود به سمت بندرعباس حرکت کردیم و شب ساعت ۱۰ونیم به روستای زاکین رسیدیم وبه جمع سایر همنوردان که خانه ای در روستای مذکور کرایه کرده بودندومنتظر ما بودند پیوستم که پس از آماده کردن کوله و وسایل مورد نیاز آماده برای صعود شدیم ساعت بیدار باش ۲ شب وحرکت بانیسان ساعت ۳نیمه شب سرپرست برنامه اعلام نمود که ماهمه ساعت ۲ بیدار شدیم و ساعت ۳ سوار بریک دستگاه نیسان وبه سمت قله حرکت کردیم که راننده نیسان متاسفانه تعداد ۲۱ نفر سوار کرده بود که باتوجه به اینکه  جاده که پر پیچ و شیب دار بود ودر بعضی جا ها هم گل ولای بود نیسان باکندی حرکت وبا مشکل مواجه بود وما هم اذیت شدیم به هر صورت ساعت ۴ به پای قله رسیدیم که پس از خوش آمدگویی و تعیین سرقدم و عقبدار وخط نگهدار توسط سرپرست برنامه با نام ویاد خداوند منان از راه پاکوپ به همراه راهنمای محلی کوهنوردی را آغاز نمودیم وپس از رسیدن به  اولین چشمه در آنجا صبحانه خوردیم ومجددا کوهنوردی را آغاز وساعت ۸ به کلبه ها که اسم محلی آن بهنه است  ولی به کلبه های شب مانی مشهور هستند رسیدیم ونیم ساعت در آنجا استراحت کرده وسپس کوهنوردی را آغاز نمودیم دربین راه برای یکی از همنوردان مشکلی پیش آمد که مقداری معطل شدیم وکوهنوردی با توجه به مشکل ایشان با کندی انجام میگرفت  وسپس ساعت ۱۲/۳۰به قله رسیدیم.


باد شدیدی درقله درحال وزیدن بودوهوا بسیارسرد بودقله هم برف داشت که حمد وسپاس خداوند را بجا آوردیم وپس از گرفتن عکس شروع به فرود

کردیم. ساعت سه ونیم به کلبه ها رسید م

 ودر آنجانهار را صرف وساعت ۴مجدد از کلبه فرود را آغاز وساعت  ۶/۴۰ به پای کوه که محل ایستادن نیسان ها  که منتظر کوهنوردان بودند رسیدیم به نیسانی که منتظر ما بود سوار  وساعت ۷/۳۰ به روستای زاکین رسیدم  

در آنجا ما با سایر همنوردان خدا حافظی نموده وبا وسیله شخصی خود به بندر عباس آمدیم و شب در آنجااستراحت نمودیم و سایر همنوردان هم به اتوبوس سوار وبه سمت شیراز حرکت کردند که صبح آن روز در شیراز گشتی جهت خرید سوغات وبازدید از آثار باستانی وگردشگری داشته  وبعداز ظهر از شیراز حرکت واز مسیر شیراز به اهواز وسپس ساعت ۱۰ صبح ۹۷/۱۱/۲۲ به ایلام رسیده بودند وما هم شب در بندر عباس استراحت نمودیم و صبح روز بعد در سطح شهر گشتی جهت خرید سوغات داشتیم وساعت ۱۰صبح به سمت بوشهرحرکت کردیم هوابارانی بود و ساعت ۷شب به بندر گنگان رسیدیم  وشب در یک مدرسه در بندرگنگان استراحت  نمودیم. صبح زود روز بعد به سمت ایلام حرکت وباران هم در حال باریدن بود. پس گذشتن از شهرهای استان بوشهر و خوزستان  ساعت ۱۰ شب به ایلام رسیدیم.


در پایان از جناب آقای رحمانی مدیر باشگاه کوهنوردان که این برنامه خوب را تدوین نموده بودندو سرپرست برنامه جناب آقای مسعودی وسرقدم آقای فتح الله عزیزیان و عقبدار جناب آقای عبدالله غیاثی وعکاس برنامه آقای حسینی نسب وسایر همنوردان خانم هاوآقایان وآقای آرامش و راهنمای محلی آقای افشین سالاری ومردم خوب روستای زاکین کمال تقدیر وتشکر رادارم .

عزالدین یاری ۹۷/۱۱/۲۴

۲۶ بهمن ۹۷ ، ۰۹:۴۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

الوند همدان

به نام یزدان پاک

🔺پنجشنبه  ۲۰ دی ۱۳۹۷ ، ۱۰ ژانویه ۲۰۱۹ ، ۳ جمادی الاول ۱۴۴۰

گروه ۹ نفره از جوانان باشگاه کوهنوردان ایلام پیرو اطلاع رسانی قبلی صورت گرفته توسط باشگاه کوهنوردان به منظور صعود به قله الوند در قالب دو گروه با خودروی سواری به سمت همدان به راه افتادیم.

🔺چونکه در فصل امتحانات هستیم و بچه ها امتحان داشتن به ناچار با تاخیر حرکتمون رو شروع کردیم.

🔺در طول مسیر ایلام به همدان توقف نیم ساعته ای داشتیم و  در این بین آقای رشیدی که صبح قبل از ما به همدان رسیده بود با هماهنگی های استاد رحمانی جهت رزرو جا در کمپ حاضر شده بودند.

🔺ساعت ۴ بعدازظهر به همدان رسیدیم و در پارکینگ گنج‌نامه که هوای بسیار سردی هم داشت با عوض کردن لباس ها و آماده کردن کوله ها حرکت به سوی کمپ الوند که در نزدیکی گنجنامه بود رو آغاز کردیم.

🔺بعد از ورود به کمپ دوستان دور یک میز جمع شدن

🔺شخصا فکر نمیکردم فضای کمپ الوند اینقد خوب باشه، هوای داخل بسیار خوب و گرم، سالن غذاخوری تمیز و مرتب که با گل های زیبایی تزیین شده بود

سالن کمپ الوند

🔺همنوردان کردستانی حاضر در کمپ با خواندن ترانه های کوردی محیط شادی رو برای بقیه کوهنوردان ایجاد کرده بودند.

🔺تا اینکه خواننده محبوب گروه ما وارد صحنه شد و همه رو به وجد آورد و مراسم تا پاسی از شب ادامه داشت.

کمپ الوند قبل از غروب آفتاب

نمای شبانه شهر همدان

صبح  جمعه ۲۱ دیماه با صدای زنگ جواد رشیدی بیدار شدیم ، بعد از خوردن صبحانه آماده رفتن شدیم

حرکت های کششی و نرمش قبل از صعود

ساعت ۷:۱۵ صبح

بسوی قله به راه افتادیم🚶

🔺سرپرست برنامه:جواد رشیدی

🔺راهنما :امین موسی نژاد

🔺سرقدم: محمد امین رضایی

🔺عقب دار: حمید کاکاشه

🔺در مسیر قله🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂

مسیر پر برف و هوای بسیار سردی که اول صبح بر دامنه الوند حکمفرما بود آزار دهنده بود

با گرم تر شدن هوا پیمایش مسیر راحت تر میشد

🔺بعد از ۲ ساعت پیمایش در برف به قله الوند رسیدیم، هوای خوب و همنوردانی عالی این روز رو برای هممون به یاد ماندنی می کرد

🔺عکس گرفتن با دیگر همنوردان در قله

همنوردانی از گروه های دیگر استان ایلام در این عکس حضور دارند

🔺بعد از گرفتن عکس یادگاری مسیر بر گشت را در پیش گرفتیم ودر میسر صدای دلنشین محمد امین رضایی و زمزمه دوستان در این مسیر پوشیده از برف  حال و هوای دیگری  داشت حدود ساعت ۱۱ به کمپ رسیدیم،با جمع کردن وسایل کمپ رو به مقصد گنجنامه ترک کردیم و آنجا سوار خودرو شده به سمت ایلام حرکت کردیم.

🔺در پایان  باید از استاد رحمانی مدیر باشگاه کوهنوردان بخاطر هماهنگی و زحمات این صعود تشکر و قدردانی نماییم.

🔺همچنین از سرپرست برنامه جناب آقای رشیدی که برادرانه با راهنمایی های خود این صعود افتخار آفرین را رقم زدند تشکر میکنم.

🔺در آخر از دوستان عزیزم ممنونم که با همکاری صمیمانه خود یکبار دیگر صعودی دلچسب و ارزنده را در تاریخ باشگاه کوهنوردان ایلام  ثبت کردند ، زنده باد کوه و کوهنورد.

گزارش از مسعود پیری








۲۲ دی ۹۷ ، ۱۰:۰۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

قله بیرمی بوشهر

🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁صعود تیمی  از باشگاه کوهنوردان ایلام در قالب طرح سیمرغ به قله بیرمی  در استان بوشهر 

🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺

 زمان اجرا :3 آذر 97

محل اسکان :خوابگاه اهرم 

محل دسترسی :روستای گشی 

قله بیرمی در شمال شهرستان خور موج است .برای صعود به این قله باید به استان بوشهر سفر کرد 

اما چون حرکت ما  از ایلام بود 

پس به ترتیب  نزدیکترین راه بشرح ذیل می باشد 

ایلام 

مهران 

دهلران 

اهواز

ماهشهر

هندیجان

دیلم

شبانکاره

گناوه

برازجان

اهرم

و بعد روستای گشی مسیر اهرم و روستای گشی  

قبل از بوشهر جاده فرعی به طرف

 روستای اهرم  را در پیش گرفتیم تا به اهرم  رسیدیم 

حدود 17 ساعت تا اهرم طول کشید 

در اهرم طبق هماهنگی بعمل آمده مکان مناسبی جهت استراحت تهیه کرده بودیم شب در اهرم ماندیم و ساعت 2 بامداد از اهرم تا روستای گشی با اتوبوس رفتیم .با حضور راهنمایی از روستای گشی در کنار پل نرسیده به روستا آغاز حرکت ما بود ساعت 3:50بامداد 

.مسیر صعود در ابتدا از میان چند باغ (نخلستان )می گذرد بعد از طی حدود یک ساعت به شیب های اصلی صعود می رسیم که دارای چشمه آبی است .

ارتفاع نقطه پیمایش 306 متر از سطح دریاست یعنی شروع از این ارتفاع می باشد 

از چشمه تا خط الرس هم حدود چند ساعت دیگر است که تا قله معروف مورد نظر  6 ساعت بطول انجامید . هفت خان برای این مسیر  تعریف کرده اند که در خان اول نماز صبح را بجا آوردیم و در خان چهارم جهت صرف صبحانه حدود 20 دقیقه توقف نمودیم ادامه مسیر دادیم تا به خان ششم و بعد از پشت سر گذاشتن مسیر خط الرس  طولانی و سنگی  به ارتفاع 1956 متر رسیدیم یعنی ساعت 11:10دقیقه  خدا شاکر شدیم و بعد از استراحت کوتاهی و گرفتن عکس  از همان مسیر برگشت نمودیم هوای پائیزی لطیفی بود اما از خان چهارم تا جاده باران شروع شد که  اذیت کننده نبود حدود ساعت  18 در کنار اتوبوس لباسها را عوض کردیم و بطرف ایلام حرکت نمودیم .این برنامه حدود 14 ساعت رفت و برگشت به قله  زمان برد 

 و راس ساعت یک بعد از ظهر روز یکشنبه چهارم آذر ماه بعد از 17 ساعت دیگر  به ایلام رسیدیم تا یکی دیگر از برنامه خوب را در کارنامه باشگاه به ثبت برسانیم.


۰۷ آذر ۹۷ ، ۲۱:۱۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

قله برف انبار قم

سفرنامه صعود به قله برف انبار قم

قله برف انباردر منطقه کوهستانی از فلات مرکزی ایران و بلندترین قله استان قم است که در بخش کهک ودهستان فردو واقع است

برف انبار بسیارنزدیک به مرز استان قم، اصفهان و مرکزی است و از جانب شمال به روستاهای فردو، کهک و کرمجگان از شرق به وسف و احمدآباد، از جنوب به واران و از غرب به قله پلنگ آبی منتهی می‌شود. برف انبار در کوهستانی به موازات کوهستان کرکس و در شمال غربی آن قرار گرفته است وازجنوب به وسیله خط الراسی به قله غلیق متصل می‌شود وجه تسمیه نام قله نیز به علت انباشته شدن برف درفصل زمستان می باشد

مسیر رایج صعود به برف انبارازسمت شمالی آن یعنی دهستان کهک و درادامه روستای فردو است  راه صعود امامزاده بوره می‌باشد که نرسیده به آن سمت راست جاده ای خاکی وجود دارد که از میان درختان باغات به پای قله ومحلی که صعود از آن آغاز می،شود می رسد که چشمه آبی است که پس ازچشمه آب دره ذهاب می باشد که راه پاکوب آن مشخص می باشد که درسمت راست راه تابلویی نصب شده وبعداز تابلوبا شیبی نسبتاتندمواجه میشویم که بعداز شیب به یال قله  می رسیم که یال ادامه پیدا می‌کند با راه پاکوب ومشخص آن که راه یال را ادامه می دهیم تا به قله می‌رسیم از مشخصه های این قله نصب چهار میله بلنددرطول مسیرکه علی رغم مشخص بودن راه پاکوب نشانه خوبی برای صعود می باشند

درادامه صعود به قله دو میر اراک و بازدید از غار نخجیر طبق برنامه ازقبل تعیین شده براتوبوس همراه سوار شده وبه سمت قم حرکت نمودیم که دربین راه برای شام وخواندن نماز توقف کوتاهی داشتیم وپس از خواندن نماز وخوردن شام به سمت قم حرکت کردیم واز قبل با یکی از دوستان که ازایشان تقدیر وتشکر می شود جهت استراحت ومحل خواب درقم هماهنگی کرده بودیم وایشان محلی برای ما در نظر گرفته بودند و درورودی قم منتظر ما بودکه مارا به آن محل که یک حسینه مجهز وخوب باداشتن تمام امکانات دارای سرویس بهداشی وحمام وپتو بودبرد که با توجه به خستگی راه وصعودی که داشتیم محل خوبی برای استراحت بود که بعضی ازهمنوردان بین راه شام نخورده بودند شام خوردند وپس از استراحتی کوتاه وخوردن شام و به زیارت رفتند سرپرست برنامه بیدار باش را ساعت ۵ وزمان حرکت به سمت قله راساعت ۶ صبح اعلام نمودند همنوردان شب در حسینه که محل مناسبی از هرجهت بوداستراحت وخوابیدند وساعت ۵ بیدار وپس از خواندن نماز وخوردن صبحانه دراتوبوس سوار وبه سمت روستای فردوحرکت نمودیم که مقداری بعلت اینکه باید راننده اتوبوس به پایانه قم جهت زدن ساعت مراجعه نمود با تاخیر حرکت نمودیم  پس عبور از جمکران و دهستان کهک به روستای فردو رسیدم ودوستان اسلام آباد در میدان خروجی روستا منتظر ما بودند وبا اتوبوس چون جاده آسفالت بود به سمت امامزاده حرکت نمودیم وقبل از امام زاده در ورودی جاده خاکی که به سمت قله می رود اتوبوس را پارک وبا نیسان که مقداری هم تا آمدن نیسان معتلی داشتیم از میان جاده باریک وخاکی باغ تا چشمه آب که محل کوهنوردی می باشد رسیدیم که ابتدای دره می باشد هوا هم هوای خوب ومناسب وآفتابی بود 

سرپرست برنامه آقای رحمانی صحبت کوتاهی نمودند وسر قدم و خط نگهدار و عقبدار را مشخص واز همان مکان ساعت ۹/۳۰کوهنوردی را آغاز نمودیم که در این برنامه ۲۹نفر بودیم که ما وهمنوردان اسلام آباد شرکت داشتیم که پس از عبوراز دره وسپس شیب پیش رو در یال کوه صبحانه را صرف نمودیم وپس از خوردن صبحانه واستراحت کوتاهی به کوهنوردی ادامه وبراثربارندگی روزوشب قبل  دامنه قله وقله را برف فرا گرفته بودهرچه به سمت قله می رفتیم هواسردتر میشد که همنوردان لباس های گرم پوشیدندکه درمیان برف از راه پاکوب آن که راه خوبی هم بود  ساعت ۱۲/۳۰ به قله رسیدیم نیم ساعتی در قله بودیم هوای قله سرد بود ورو به ناپایداری می رفت که همنوردان از قله وهمچنین طبیعت ومناظر اطراف عکس گرفتند ودر قله پناهگاهی وجودداشت واز پناهگاه هم بازدید وسپس فرودرا آغازنمودیم ودر بین راه  استراحتی کوتاه داشته که ساعت ۲/۳۰ به نزد راننده ماشین نیسان که منتظرما بود رسیدیم  وسوار برنیسان شده وبه سمت اتوبوس آمدیم وبلا فاصله سوار اتوبوس شدیم وبه سمت ایلام حرکت کردیم دربین راه در یک رستوران برای نهار ونماز توقف نمودیم که پس ازخوردن نهار و خواندن نماز به سمت ایلام حرکت کردیم که بازبرای نماز وشام توقف های داشتیم که ساعت ۳/۴۵به شهر ایلام رسیدیم وهمه همنوردان یکی از برنامه های طرح سیمرغ طرح ۳۱قله را به پایان رساندند

 سرپرست برنامه :باقر رحمانی  

مسول فنی: نریمان جمشیدی

 سرقدم : ستار   طالبی 

خط نگهدار: علی مسعودی 

عقبدار  :عزالدین یاری 

 عکاس : سید سعید حسینی نسب 

درپایان از همه همنوردان آقایان وخانم ها و عوامل برنامه ومسولین اجرای برنامه و پیشکسوتان وجوانان که دراین صعود موفقیت آمیز شرکت وهمراهی وهمکاری داشتندکمال تقدیر وتشکر بعمل می آید

عزالدین یاری ۹۷/۸/۱۹



۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۲:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

قله دومیر استان مرکزی

گزارش صعود به قله دومیر استان مرکزی روز چهارشنبه 16 آبان  ۹۷جبهه غرب ( مزوش 3505 متر )پاییز 

باشگاه کوهنوردان ایلام 

باشگاه کوهنوردان سیوان 

🔻مختصری از کوه دومیر :

در شرق شهر دلیجان کوهی سر به فلک کشیده با ابهت ، پرصلابت و سترگ به نام دومیر با ظاهری چشم نواز و محصور کننده که تجسم واقعی آن ، همان چیزی است که از واژه کوه به نظر می آید. ارتفاع بالغ بر 3505 متر که به واسطه این بلندای رفیعش بلند ترین کوه استان مرکزی یا بهتر بگوییم بام این استان و مایه غرور و افتخار مردمان این خطه از کشور است.

🔻خصوصیات طبیعی و جغرافیایی:

منطقه کوهستانی دومیر با جهت شمالی جنوبی از کوه های صخره ای ، دره های عمیق ، تپه ماهورها و ارتفاعات به هم پیوسته تشکیل یافته که دامنه تغییرات ارتفاعی آن بین 2500 تا 3500 متر متغیر میباشد. بر روی جناح گوناگون خط الرأس های کوه دومیر قلل مرتفع بسیاری وجود دارند که غالباً توسط صخره ها و دیواره های عظیم احاطه شده از آن جمله می توان به قلل انگوره و مارفیون که دارای ارتفاعی بیش از 3000 متر می باشند اشاره کرد.

قله دومیر دارای شکلی تقریبا هرمی شکل می باشد که از سمت شمال غرب به روستای مزوش و سینقان ، شمال شرق به مشهد اردهال و روستای نشلج ، از جنوب غرب به روستای قالهر و توت و از شرق به روستاهای مرق ، اسحاق آباد و نیاسر محدود شده است. برای دسترسی به بلندیهای دومیر می توان از منطقه ها و روستاهای مختلف بسته به هدف و روش صعود بهره جست اما بهترین و نزدیکترین و در عین حال ساده ترین مسیر دستیابی به قله ، روستای مزوش می باشد .

صعود به قله دومیر در زمستان به دلیل پذیرای حجم سنگینی از برف و جنس صخره ای آن با کمی دشواری همراه است و همراه داشتن لوازم حرفه ای کوهنوردی تا حدودی ضروری است.

🔻گزارش صعود چهارشنبه ۱۶ آبان ۹۷ :

مطابق برنامه و هماهنگی با تعداد۲۵ نفراز اعضاء شرکت کننده ، ساعت ۱۸ عصر روز سه شنبه ۱۵ آبان از مبداء با یک اتوبوس به طرف روستای مزوش از توابع شهرستان دلیجان رهسپار شدیم .

10 کیلومتر جاده را مستقیم ادامه داده و با دیدن تابلو توت - مزوش به سمت جاده فرعی راست پیچیده و روستای توت را پشت سر گذاشتیم و پس از گذر از باغات حاشیه جاده ، اول ورودی مزوش به جاده خاکی معدن وارد شدیم. با طی 6 کیلومتر جاده خاکی و گذر از آغل گوسفندان و تجهیزات معدن اول دره ( دره دومیره ) ساعت۷:۰۰ رسیدم

و ساعت ۸:۰۰ با کوله سبک و سرقدمی خانم احمد بیگی پیمایش از دره دومیره در ارتفاع 2613 متری را شروع کردیم.

بعد از چند درخت بید روی پاکوب سمت راست وارد شده و با گذر از چند آب بند

با زمان یک ساعت پیمایش ، استراحت کوتاهی کرده ، با وجود بارش برف و هوای سرد پائیزه  که با احتیاط تا محل گوسفند سرا در ارتفاع 3030 متری را پیمایش کردیم.

و با جمعی از همنوردان شهرهای اسلام اباد و ساوه که با خوش و بشی کرده و تا اول یال شمالی قله در ارتفاع 3082 متر ، ادامه مسیر دادیم ضمن استراحت کوتاه و بستن گتر ، ساعت 10:20  یال منتهی به زیر گرده قله را پیمایش کردیم.

یک ساعت و ربع پیمایش مسیر یال بطول انجامید ساعت 11:35 در ارتفاع 3346 متر زیر گرده قله استراحت کوتاهی کرده و با پیمایش گرده ، ساعت 12:05 به چکاد دومیر رسیدیم. ( با GPS ما ارتفاع قله ۳۵۰۵ متر اندازه گیری شد. )

باوجود برف با ارتفاع بیش از ۱۰ سانتیمتر مسیر دره را با احتیاط زیاد پایین آمدیم ساعت 13:55 به محل گوسفند سرا رسیدیم و مشغول خوردن نهار شدیم پس از آن ساعت 14:30 از دره دومیره تا کنار ماشین را پیمایش کرده و ساعت 16 سوار بر اتوبوس شدیم  و با روحیه ای شاد و خاطره ای خوش به سمت استان قم  حرکت کرده

🔻نکات :

ارتفاع صعود از دره دومیره تا قله 870 متر

مسافت طی شده از دره دومیره تا قله 4460 متر

زمان مصرف شده تا قله:

با توجه به شرایط صعود و وجود برف در منطقه : ۴ ساعت ۱۲ دقیقه

در بعضی از نقاط مسیر دره دومیره آب به چشم می خورد.

قبل از دره کنار تجهیزات معدن دستشویی موجود است.

برای صعود از یال غربی قله از کنار تجهیزات معدن و قبل از دره دومیره می توان صعود کرد که این مسیر در کل 2 کیلومتر کمتر از مسیر دره است.

بهترین فصل صعود ، بهار و زمستان قله است.

قله شامل چهار جبهه صعود است

1 - جبهه شرق ( روستای مرق ) 

2 - جبهه شمال ( روستای نشلج ) 

3 - جبهه جنوب ( روستای قالهر ) 

 4 - جبهه غرب ( روستای مزوش )

لازم به ذکر است قله مابین دو استان مرکزی و اصفهان قرار دارد.

📝 سامان رضایتی

غار چال‌نخجیر:

 غاری واقع در شهر مابین نراق و دلیجان در استان مرکزی کشور ایران است. این غار در میان راه دلیجان به نراق و در منطقه‌ای به نام چال‌نخجیر، و در دامنه کوه تخت واقع شده‌است. غار در سال ۱۳۶۸ به دست چوپان‌های نراق کشف شد. قدمت غار حدود ۷۰ میلیون سال تخمین زده می‌شود و جزء غارهای آهکی و زنده دنیا محسوب می‌شود. غار چال‌نخجیر از جمله غارهای طبقاتی است و از سه طبقه تشکیل شده‌است. علت شکل‌گیری غار، حرکت گسل معکوسیبوده‌است که در منطقه کارستی واران وجود داشته و از نظر زمین‌شناسی دوره تشکیل آن باالیگوسن پایانی می‌رسد. حدود ۹۵٪ از دیواره‌های غار پوشیده از رسوبات آهکی و مابقی سنگی است. تاکنون ۱/۲۰۰ متر از غار برای بازدید عموم کف‌سازی، ایمن‌سازی و نورپردازی شده‌است. گفته شده‌است که در انتهای غار دریاچه‌ای هست که امکان قایقرانی در آن وجود دارد، اما به‌طور کلی شناسایی نشده‌است. منحصر به فرد بودن نهشته‌ها، دسترسی آسان به غار، خودترمیمی به دلیل زنده بودن و تهویه مناسب هوای درون غار از ویژگی‌های خاص غار می‌باشد. این غار در سال ۱۳۸۴ خورشیدی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.



۲۱ آبان ۹۷ ، ۱۱:۵۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

ویژدرون


ویژدرون 

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

درفاصله ۲۰کیلومتری شهرایلام درجبهه جنوبی سدزیبای چم گردلان دره زیبایی با دیواره های سنگی بلند قرار دارد که تا روستای گلان در صالح آباد ادامه دارد . این دره که ارتفاع آن به بیش از صد متر به نظر می رسد،از دیر باز تا کنون تنوع گیاهی و  جانوری نظر گردشگران خصوصا شکار چیان محلی را به خود جلب کرده است.به گفته افرادقدیمی درون این دره انواع جانوران اعم ازخرس-پلنگ- گرگ- گراز و...وجودداشته است .که متاسفانه توسط نابخردان اسلحه بدست  دشمنان محیط زیست  اثری از حیات وحش دیده نمیشه و صدای پرنده ای به گوش نمیاد . اگر  شاعران ایلامی در وصف این دره شگفت انگیز شعرها سروده و با آوای دلنشین خویش خوانده اند.حال وروز گذشته این دره را بیان نموده اند  بنا به گفته بعضی از افراد محلی در دیواره های صعب العبور دره کندو های عسل فراوان  نهفته بود که باز از دستبرد این جنس دو پا در امان نماندن و آثاری از آنها باقی نیست  هر چند  که  دستیابی به  آ نها ساده نبود و  نیست .سرسبزی و سر  زندگی  پائین دست دره  هم به علت وجود سد چم گردلان تا حدودی از بین رفته که  امروز مانند گذشته آب چندانی در مسیر دره وجود ندارد و تنها نشت آبهایی از سد در آن جاریست.به نظر می رسد این تنگه طی سالیان دراز در اثر حوادث طبیعی و زمین شناختی و نیز عبور سیلابهای مهیب به صورت شکافی عمیق در آمده .

دره ویژدرون دارای زیبایی خاص خود است که دستیبابی به هر قسمت و ناحیه آن نیاز به زمان زیادیست طراح زیبایی ها  در هر گوشه از آن به نحوشایسته ای نقش آفرینی کرده 

چمن زارها ؛شکافها ؛آبشارها ؛دیواره ها صدای مهیب آب رودخانه زوزه باد که به قولی پیچش دره و وزش باد آنرا ویژدرون نامیده که وجه تسمیه آن تا حدودی به زبان کردی شاید  همین مورد باشد .





۲۹ مهر ۹۷ ، ۱۱:۰۶ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

پالنگان

🔸محل اجرای برنامه : شهرستان  کامیاران  روستای پالنگان  

  🔸سرپرست برنامه : علی مسعودی 

 🔸محل تجمع :میدان شهدا پارک ملت روبرو دادگستری ایلام

🔹هماهنگ کننده :حسین شادمان

🕺راهنمای برنامه :جابر کاکایی

  🔷مدیر فنی :نریمان جمشیدی

🌸 سرپرست بانوان ؛ثریا احمدبیگی

 🎬عکس و فیلم : از جابر کاکایی 

🔵🚎🚟 وسیله نقلیه :اتوبوس 

🔸ساعت حرکت:7و 30 دقیقه صبح روز پنجشنبه میدان شهداایلام )

🔷برگشت روز جمعه ساعت 15

















۲۱ مهر ۹۷ ، ۱۰:۰۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

صعود به قله اشترانکوه

صعود به قله سنبران 4150 متر-

برنامه ۲روزه انجمن و باشگاه کوهنوردان ایلام 

🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷

پنجشنبه 15و جمعه 16شهریور ماه 97

سرپرست برنامه :باقر رحمانی 

تعداد افراد :13نفر  

راهنما :از درود مرتضی داوری 

با همراهی علی قدبیگی 

بر اساس برنامه تنظیمی سه ماهه تابستان باشگاه صعود به قله سن بران اشترانکوه در دستور کار بود که نظر  به اینکه بعد از برنامه صعود به قله آرارات افتاده بود  یک هفته به تاخیر افتاد 

پس از مدتها انتظار این سفر، بالاخره شرایط صعود آماده شد.

بعد از ثبت نام  تعداد افرادی که آمادگی خود را اعلام کردند  به 17 نفر رسید که ابتدا مینی بوسی تهیه و در پایان ثبت تعدادی بخاطر مشکلات انصراف دادند  13 نفر  شدیم که با پیشنهاد همنوردان مینی بوس را کنسل و با 4 دستگاه ماشین سواری قرار شد به این سفر بریم .برنامه ریزی کامل بعمل آمد و افراد بین ماشین ها تقسیم شدند و همراهانی که در ماشین ها بودند مشخص و شماره تماس صاحب ماشین ها در اختیار اعضا قرار گرفت و روز موعود فرا رسید .

ساعت  7 صبح میدان شهدا محل تجمع و حرکت ما بود  .که بعد از اینکه همه دوستان حاضر شدن و سر نشینان ماشین ها انتخاب کوله ها را در جعبه قرار دادیم و بعد از اینکه همه سوار شدن با 15 دقیقه تاخیر حرکت کردیم .ساعت 7و 15 دقیقه صبح روز پنجشنبه 15 شهریور ماه 97 از مسیر ایلام به شباب و مله مازگ و پل سیمره در محل پل سیمره توقفی کردیم وقتی همه رسیدن مجددا به راه خود بطرف خرم آباد ادامه دادیم در مسیر جاده کرمانشاه به خوزستان جاده باریک و نامناسب و تا حدودی   شلوغ بود این 60 کیلومتر را از پل سیمره تا کوهدشت بسختی  پشت سر گذاشتیم .به محل پارک کوهدشت رسیدیم در آنجا جهت صرف  صبحانه توقف نمودیم .بعد از صبحانه و استراحت کوتاهی ادامه مسیر دادیم در بین مسیر پلیس ها با ماشین شخصی در کنار جاده کمین کرده بودند ابتدا آقای مویدی را  و بعد از آن آقای رستمی جهت سبقت دویست هزار تومان جریمه کردند به هر بهانه ای رانندگان را جریمه می کردند.

مسیرمان تا درود بود و بعد از آن با راهنما هماهنگی کردیم هوا آفتابی و گرم بود . ساعت 13 به  میدان آزادگان درود رسیدیم . ناهار را در پارک آزادگان  صرف نمودیم و دو ساعتی در پارک ماندیم بعد از صرف ناهار دوستان درودی آقا علی قدبیگی و آقای مرتضی  داوری هم به ما پیوستند هر چند قبلا صعود اشترانکوه داشتیم اما لازم دانستیم که راهنمای محلی باشد و همچنین یکی از افراد بومی را هم جهت نگهبانی کوله ها در روز صعود همراه ما خود بردیم  . در بین راه در سوپر مارکتی توقف کردیم و تمام مایحتاجی که لازم داشتیم خریداری نمودیم .

ادامه مسیر دادیم تا به دو راهی میان رود رسیدیم که قرار بوداز این مسیر به روستای بیدستانه بریم که متاسفانه دو ماشین از همراهان به در بند رفته بودند ماهم مجبور شدیم به در بند بریم در دربند همه بطرف روستای بیدستانه حرکت کردیم  دیگر مسیر ما روستای طیان نبودجاده  سمت راست یعنی جنوب غربی روستای طیان ادامه دادیم .زیرا نقطه شروع صعود مابرای صعود به قله  سن بران اشترانکوه روستای بیدستانه  بود .

اشتران کوه،رشته کوهی است در استان لرستان که از بلند ترین کوهای زاگرس محسوب می شود. اشتران‌کوه از غرب به شهرستان دورود، از شمال به شهرستان ازنا و از شرق و جنوب به شهرستان الیگودرز محدود می‌شود.

این کوهستان از شمال غربی به سمت جنوب شرقی امتداد یافته است که قله های جوان و مرتفعی را شکل داده است. بلند ترین قله در این رشته کوه با ارتفاع 4150 متر « سن بُران » نام دارد. که یکی از 31 قله طرح فدراسیون می باشد .

 ما به روستای مورد نظر ، مبدا صعود رسیدیم ماشین ها را پارک کردیم و اهالی روستا جمع بودن راهنما با کسانی که الاغ داشتن هماهنگی نمود که کوله هارا تا پناهگاه حمل نمایند.

این روستای کوچک فاقد امکانات است حدود 30 کیلومتری ازنا واقع شده است و برای رسیدن به آن باید از روستای دربند گذشت، روستای دربند برعکس این روستا و  طیان دارای  سکنه زیاد و امکان و بزرگترین روستای منطقه به حساب می آید و دارای ایستگاه راه آهن است که هرشب ساعت هشت قطار تهران در این ایستگاه توقف دارد. 

همنوردانی که مسیر طیان را انتخاب می کنند می توانند در آنجا خرید کنند زیرا در روستای طیان سوپرمارکت وجود دارد و می توان برخی لوازم مورد نیاز را از آنجا تهیه نمود. این روستای کوچک دارای یک قبرستان است که در شمالی ترین نقطه و بالای روستا قرار دارد. مسیر پاکوب و شروع کوه پیمایی دقیقا در سمت راست قبرستان به صورت کاملا مشخص قراردارد که با عبور از بالای قبرستان به سمت شمال و غرب ادامه می یابد.

راه پاکوب تقریبا مشخص می باشد و در ابتدا به سمت شمال غربی و غرب ادامه مسیر داد

قبرستان طیان - ابتدای مسیرکوه پیمایی

فاصله روستا تا جانپناه گل گل حدود 3 تا 3/5 ساعت است که ما از مسیر روستای بیدستانه رفتیم .

در روستا منتظر ماندیم تا با بار برها هماهنگی نمایند راهنمای ما در این گیر و دار بود که یکی از جوانان روستا که از نظر مغزی کم داشت دور ور ما می چرخید. این جوان مرتب می خواست خودش را نشان دهد که یک دفعه به روی پشت بام رفت کنار ترانس برق فشار قوی و طنابی که به پایه آن بود باز کرد و بلند شد با یک دست سیم ترانس را گرفت متوجه فاز بعدی نبود که با جرقه زدن برق در همان بالا خشکش زد و بعد از چند ثانیه از آن بالا که ارتفاعش حدود 4 متر میشد پرت شد به کناره پشت بام و بعد داخل کوچه که مردم اهالی با داد وفریاد روی جنازه اش حاضر شدن و با ماشین یکی از اهالی  او را انتقال دادن به در بند که حدود 5 کیلومتر فاصله داشت ما هم در این گیر و دار بلاتکلیف ماندیم چون برادر صاحب الاغ ها بود که دچار حادثه شد در نهایت یکی از اهالی روستا که تراکتوری داشت آمدو گفت با تراکتور کوله را تا مسافتی که جاده داره  می برم و شما هم حرکت کنیدکه در اینجا ماندن شما صحیح نمی باشد .پیشنهاد خوبی بود کوله ها را تحویل دادیم و با راهنما از مسیر شمالی روستا براه افتادیم (در حالیکه مسیر ما دره بود.) همگی نگران اتفاقی که پیش آمده بودیم بویژه خواهران همراه که خیلی نگران بودن و گریه می کردند .حدود یک ساعت ونیم  حرکت کردیم و تراکتور هم از مسیر جاده  به منطقه مورد نظر رسید دیگر تراکتور با توجه به پایان جاده توقف نمود اتفاقا دو نوجوان که کوله کوهنوردان دیگر را به پناهگاه گل گل برده بودن در برگشت به ما رسیدن و صاحب تراکتور که از بستگانش بود کوله های ما را به آنها داد و تا پناهگاه  دیگر کوله کشی نداشتیم .بعد از ساعتی ادامه مسیر به پناهگاه رسیدیم. جای همه مان در پناهگاه می شد و دیگر چادر نزدیم و بعد از استراحت کوتاهی چند نفر از جوانان روستا آمدن و خبر دادن که حال جوان برق گرفته بد نیست و خطر مرگ رفع شده خدا را شکر کردیم .


شامی تهیه و بعد از صرف شام دورهم بودیم از استانهای دیگر هم کوهنوردانی حضور داشتند برنامه روز بعد  ساعت حرکت 3بامداد بیدار باش و  ساعت 4 حرکت اعلام شد.کوله های بزرگ را جمع و جور کردیم ودر گوشه ای گذاشتیم و هر کدام کوله ای سبک آماده نمودیم .و خوابیدیم اما متاسفانه کوهنوردانی که تازه می رسیدن رعایت نمی کردند و با سر وصدا مانع استراحت ما بودند .صدای زنگ گوشی ها بصدا در آمد و بیدار شدیم و بعد از تهیه صبحانه یکی از دوستان درودی که بعنوان نگهبان  همراه آورده بودیم . نزد کوله ها گذاشتیم(متاسفانه در کوهنوردی امنیتی که بود از بین رفته و کوله و چادر که قبلا در امان بودن الان دیگر آن هم از بین رفته )  و به کنار چشمه رفتیم .در کنار این پناهگاه چشمه ای پر آب و زلال و سرد وجود داره که سالهای قبل آبش زیاد بود اما متاسفانه بعلت کم شدن بارشها آب دیگر از لوله ها جاری نیست فقط در پائین منبع آبی روان است . ظرفهای خالی را پر کردیم زیرا  بعد از چشمه گل گل دیگر در مسیر قله تا برگشت آب نیست .راهنما آقای مرتضی داوری در مسیر قرار گرفت و 12 نفر ما هم پشت سر ایشان در صف منظمی مسیرپاکوبی نه کاملا مشخص ولی با راهنمایی خوب آقا مرتضی و با دقت قابل تشخیص ایشان به ابتدای یالی به نام گرده ماهی رسیدیم .یال  گرده ماهی را در پیش گرفتیم .ساعت 4و 15 دقیقه بود .شب بود و تاریکی دید خوبی نداشتیم .در طول مسیر با استراحت های کوتاه نفسی می گرفتیم و ادامه می دادیم .شیب  حدود 45 درجه ای بود به سنگ مثقال رسیدیم .نماز صبح را ادا نمودیم و بعد از استراحت کوتاهی ادامه مسیر دادیم تا اینکه کم کم روشنایی از شرق پدیدار شد و چراغ  پیشانی ها را خاموش کردیم. چیزی به جانپناه نمانده بود . اما شیب تند نفسمان گرفته بود نفس زنان به جانپناه چال کبود  رسیدیم حدود ساعت 7و 20 دقیقه بود تا ساعت 8 استراحت کردیم و چایی و صبحانه و تنقلاتی انرژی گرفتیم و بقیه مسیر

از چال کبود دو مسیر برای رسیدن به قله وجود دارد یکی قیف سنبران که فنی و بسیار سخته ودر زمان بارش نیاز به بستن گتر و گرامپون است و دارای شیبی زیاد که برای جمعیت زیادبا توجه به ریزش سنگ  پیشنهاد نمیشه که به یال مشرف به قله می رسه .

دیگر یال چپ چال کبود که ابتدا پاکوب خوبی با شیب ملایمی دارد

 ما این مسیر را انتخاب کردیم با رسیدن به یال دست به سنگ شروع شد باتون ها را جمع کردیم و با احتیاط کامل به ارتفاعات رسیدیم صخره ها را پشت سر گذاشتیم تا با استعانت از خداوند متعال و همراهی دوستان ساعت 10 و 20 دقیقه به قله رسیدیم .خدا را شکر نمودیم بخاطر این همه زیبایی که در اطراف مشاهده میشد دریاچه زیبای گهر و قله های دیگر اشترانکوه و چال کبود در پائین دست و روستاها و احساس خوبی داشتیم نشستیم و با آرامش کامل عکس و فیلم گرفتیم و بعد از آن تنقلات و آب و چایی و حدود ساعت 11 و 30 دقیقه مسیر برگشت با همان نظم و ترتیب صعود در پیش گرفتیم و به چال کبود رسیدیم در جانپناه استراحتی کردیم و مجددا مسیر برگشت به .گل گل از گرده ماهی که در برگشت با توجه به شیب تند آن اذیت کننده بود .دو ساعتی بطول انجامید به چشمه گل گل رسیدیم و ناهار را در پناهگاه صرف کردیم و بار برها هم آمده بودن و کوله ها را تحویل دادیم و مسیر برگشت از جانپناه بطرف روستای بیدستانه در پیش گرفتیم ساعت 19 به روستا رسیدیم مردم آبادی خوشحال بودن بخاطر اتفاقی که روز قبل پیش آمده بود .ما هم همچنین سوار بر ماشین هاشدیم و بطرف ایلام برگشتیم تا یکی دیگر از برنامه های خوب در کارنامه باشگاه ثبت و ضبط نمائیم 

در پایان جا دارد که  از همراهان عزیز خواهران گرامی و کسانی که ماشین شخصی خود را  در اختیارمان گذاشتند   تشکر نمائیم .

باقر رحمانی 17 شهریور ماه 97

۲۷ شهریور ۹۷ ، ۰۸:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

قله 5137 متری آرارات ترکیه

گزارش برنامه صعود به قله آرارات(ترکیه) – برنامه خارج از کشور باشگاه کوهنوردان ایلام .

زمان اجرای برنامه :28مرداد ماه 97تا 3 شهریور ,97 

قله ی آرارات  ارتفاع ۵۱۳۷ متر

همنوردان شرکت کننده:تعداد 28نفر 

سرپرست برنامه: باقر رحمانی 

راهنمای برنامه : آقای شایقی از تبریز 

سطح برنامه: یک 

، این چهارمین  بار  صعود برون مرزی انجمن و باشگاه کوهنوردان ایلام  می باشد .  پس از صعود به بسیاری از قله های کشورمان مانند دماوند،علم کوه ؛ سبلان، الوند، توچال، شیر کوه ؛اشترانکوه و بیشتر قله های داخلی   … با صعود دومین بار به قله آرارات،که قبل از سال 90   پانزده نفر از اعضای انجمن کوهنوران ایلام به قله آرارات صعود نمودندکه با تاسیس باشگاه  امسال برای دومین بار 28 نفر قله را صعود نمودند  تا بار دیگر  ثابت کنیم که کوهنوردان ایلامی توان و استعداد دارند اما باید مدیریت صحیح صورت گیرد.  

طبق برنامه تنظیمی تابستانه باشگاه کوهنوردان ایلام درپایان  مردادماه برنامه صعود به آرارات داشتیم .معمولا هر سال در برنامه قله ای خارج از کشور در برنامه سالیانه داریم که سال گذشته کازبک بود ودر سال 95 هم قله آراگاتس در ارمنستان و امسال هم با استعانت از خداوند متعال قله آرارات .

می دانیم که مناسب ترین زمان برای صعودبه آرارات،مرداد ماه می باشد .

زمان موعود فرا رسید و ثبت نام آغاز گردید .26 نفر از اعضای باشگاه ثبت  نمودند و دو نفر از همنوردان در کامیاران هم اعلام آمادگی کردند که همراه ما باشند .با باشگاه صاعدان تبریز هماهنگی شد ودر خدمت  جناب آقای شایقی بعنوان سرپرست و لیدر برنامه بودیم .

همگی گذرنامه و مبلغ هزینه اعلام شده و مدارک لازم را تحویل آقای مسعودی بعنوان خزانه دار و هماهنگ کننده دادند .و با توجه به اینکه تعداد مان در حد اتوبوس vip شد .اتوبوسی  از ایلام تا تبریز دربست گرفتیم .ساعت 8 روز 28 مرداد در میدان شهدای ایلام سوار شدیم که تعدادی از اعضای باشگاه هم جهت بدرقه حضور داشتند که باید تشکر نمائیم از این عزیزان که همیشه همراه و همگام با باشگاه هستند .


شروع برنامه آرارات روز یکشنبه بود بالاخره بعد از هماهنگی لازم با تبریز قرار شد تا تبریز با هزینه خودمان بریم و از آنجا به بعد  قرار داد داشتیم رفت و برگشت تا تبریز را  جناب آقای شایقی هماهنگی لازم انجام دهند . برای اسکان یک شب در تبریز یکی از همنوردان گرانقدر باشگاه جناب آقای حاج رضایی مکانی را با رایزنی دوستانی از تبریز تهیه و در اختیار ما قرار داد برای صعود به قله آرارات، پیش برنامه های آمادگی مثل صعود به قله های قاش مستان و یخچال  وعلم کوه  و تمرینات هوازی در طول هفته با جدیت و آمادگی بی نظیر در دستور کار داشتیم.

همگی عزم خود را جزم کرده بودیم تا به هدف زیبایی که داشتیم دست یابیم و در این راه با چند ماه تلاش بی وقفه، هر چه در توان داشتیم را انجام دادیم. صعود به قله آرارات نه تنها تجربه ای جدید از نوع خود بود، بلکه می توانست انسجام اعضا را بیشتر نماید .

بالاخره پس از اینکه همه بارها را در جعبه ماشین قرار دادند از دوستان و خانواده هایی که برای بدرقه آمده بودند خدا حافظی کردیم و از مسیر سرابله بطرف کرمانشاه براه افتادیم در اسلام آباد آقایان احمدیان و الماسی سوار شدند و  در کامیاران جناب آقای لایق رحمانی و دکتر روحانی هم به ما پیوستند.چهار  نفر از دوستان هم  با ماشین شخصی همراه ما بودند جمعا 28 نفر شدیم  که حدود  ساعت 12 روز یکشنبه به سنندج رسیدیم پارک را برای صرف ناهار در نظر داشتیم .ناهار را در آنجا صرف نمودیم و بعد از استراحت کوتاهی براه خود ادامه دادیم در بین راه بچه ها با هم بحث و گفتگو می کردند بعضی مواقع هم آواز سر می دادند تا مسیر طولانی ایلام به تبریز طی نمایند به تبریز رسیدیم حدود ساعت ده شب بود آدرس محل را جویا شدیم و به آنجا رفتیم جای مناسبی بود برای همه ما تخت و پتو وجود داشت دیگر نیازی به باز کردن کوله و کیسه خواب نبود بعد از استقرار شامی تهیه کردیم و خوابیدیم قرارمان با آقای شایقی ساعت 5 صبح بود بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه سوار براتوبوسی که قرار بود مارا به مرز ببرد شدیم حدود ساعت 11 به مرز رسیدیم.

حس خاصی داشتیم، تجربه ی متفاوتی بود و می توان گفت در میان آن همه شور و شوق کمی هم استرس و نگرانی وجود داشت. شاید یکی از دلایلش شرایط کمی نا امنی ترکیه بود که همیشه  مشکل  بوده.  اما با کمی پرس و جو از مسئول برنامه  صعود تیم جناب آقای شایقی ، که ماه پیش باز تیمی را جهت صعود برده بود خیالمان راحت شد ..

 اتوبوس، یک توقف نیم ساعته ای  دربین راه برای تهیه آذوقه داشت آنچه بچه ها لازم داشتند خریداری نمودند .حرکت کردیم به مرز   رسیدیم و با چند دستگاه  سواری که مسئول برنامه تهیه کرده بود  به ورودی  مرز بازرگان رفتیم . در همان ورودی تعدادی از جوانان مشغول جا سازی سیگار بودند .و مرتب بدون نوبت خارج از صف در رفت و آمد بودن سیگار را جا سازی می کردندو کارتن ها را پرت می کردند و با آزار و اذیت مسافرین کار قاچاق سیگار را انجام می دادند و مامورین هم نظاره گر بودند .پس از پرداخت عوارض (220000هزار تومان ) و کنترل گذرنامه ها حدود یک ساعتی طول کشید تا از مرز  بازرگان خارج   شدیم مسافت سالن تا محل سوار شدن زیاد بود و کوله ها سنگین و وسیله ای جهت جابجایی وجود نداشت خانمها اذیت می شدند به کمک هم کوله ها را تا محل پارک ماشین هایی که قبلا لیدرهماهنگی کرده بود . بردیم 

سوار برماشین های ونی که قرار بود ما را تا هتل ببرند شدیم .حدود 40 کیلومتر از مرز تا هتل فاصله بود. کوله ها جا را بر ما تنگ کرده بودن در صورتیکه باید کوله را که حجم آنها زیاد بود در وانتی یا نیسانی قرار می دادند که متاسفانه این ناهماهنگی مشاهده شد.که بسختی این مسیر را تا هتل طی کردیم اما حس خوبی داشتیم در مسیر جاده که می رفتیم قله های آرارات همراه ما بودند. و عشق قله همه چیز را از یاد می برد .در نهایت عصر به هتل آرارات در شهر دوغو بایزید  رسیدیم .اتاق های دو نفره و یه نفره و چهاره نفره در اختیار اعضا قرار گرفت .

و ساعتی استراحت کردیم و بعد طبق برنامه تنظیمی ساعت 6 بوقت ترکیه جهت بازدید از قلعه سلطان سلیم با چند ون عازم شدیم عظمت و زیبایی قلعه ساعتی ما را به خود مشغول نمود بعد از گرفتن عکس و مشاهده این همه زیبایی مجددا به هتل برگشتیم .بعد از صرف شام در خیابانهای حوالی هتل و گردش برگشتیم و شب را در هتل به صبح رساندیم .ساعت 5 بیدار باش و ساعت 6 صبح بعد از اینکه لباس اضافی را در انبار هتل گذاشتیم با همان ماشین های ون بعد از پیمایش حدود یکساعت به پای کار رفتیم بچه های چون زودتر رسیده بودن در این فرصت حدود 20 دقیقه  نرمش کردیم با رسیدن لیدر و اسب ها کوله ها را تحویل بار بران دادیم و برای هر کوله مبلغ 100لیر پرداخت کردیم که با پول ایران 180 هزار تومان برای رفت و برگشت  میشد  و با کوله سبک در صفی منظم و مستقل (28نفر)براه افتادیم چون از استانها و شهرهای دیگر هم پراکنده حدود 30 نفر در این برنامه شرکت داشتند لیدر بعنوان سرقدم ادامه مسیر داد و ماهم در گروه دوم با سرقدمی جناب آقای تقی پور و خانم آسمون و عقبداری آقایان طلایی و فیض الهی و خط نگهداری جوان شایسته و توانمند باشگاه جناب آقای عبداله غیاثی مربی فنی جناب آقای نریمان جمشیدی و تصویر برداری همنوردگرنقدر و توانای تیم سید سعید حسینی نسب .برنامه روز اول صعود به ارارات رسما در روز دوشنبه 29 مرداد شروع شد .


مجموعا 65 نفری با عوامل برنامه می شدیم .بعد ازحدود  3 ساعت کوهپیمایی به کمپ اول رسیدیم .ارتفاع حدود 3330متر نشان می داد اسب ها هم همزمان رسیدن و کوله ها را تحویل گرفتیم و چادرها بر پا نمودیم. و چایی دم کردیم  .بعد از استراحت کوتاهی و رفع  خستگی دور چادرها را برای اطمینان کندیم چون اعتماد نداشتیم که شب باران نباشه .مکانی که انتخاب کرده بودند جالب بود دشتی صاف و تا حدود سبز .خوشبختانه آب هم وسیله شلنگی تا کنار چادرها آورده بودند و مشکل کم آبی حل شده بود .عصر بچه ها در کنار چادر لیدر جناب آقای شایقی تجمع نمودند و جهت سرگرمی شروع کردن به مشاهره از همه استانها کوهنورد داشتیم بچه های کرمانشاه هم مجلس را گرم کرده بودند به نوبت شعر می  گفتند نوبت به ما رسید متاسفانه نوازندگان و بچه ها شاد همراهمان نبودند آقای دشتی پور تا حدود جای خالی آنها را پر نمود چند دقیقه ای با آن صدای زیبایش مجلس را گرم نمود.

 عده ای به رقص کردی پرداختند تا دم غروب دورهم بودیم وبعد لیدر برنامه خاموشی را ساعت 9 شب اعلام کرد مجبور شدیم سریع شامی درست کنیم .بعد از صرف شام هر کدام به چادرها رفتند و خوابیدیم.

 برنامه ی روز دوم .کوهنوردی تا کمپ 2 بود  ساعت 8صبح  ساعت حرکت اعلام شده بود اما دوستان کوهنورد از ساعت 6 بیدار بودند و با سر وصدای خواب را از بقیه گرفته بودند.بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه چادر ها را جمع و جور کردیم و کوله را بستیم و تحویل بار برها دادیم و با کوله سبک ادامه مسیر از کمپ یک به طرف کمپ دو دادیم شیب تندتر می شد. و سنگلاخی بود .سرقدم برنامه بیشتر مسیر ها از مسیرهای پاکوب نمی رفت .حدود یک ساعتی در شیب تند و سنگلاخی رفتیم وتا به محل مناسبی برای استراحت توقف نمودیم حدود ده دقیقه زمان استراحت اعلام شد.چایی و تنقلات و میوه ای صرف نمودیم و با انرژی بیشتری به راه خود ادامه دادیم کمپ 2 از دور نمایان بود اما شیب بیشتر و تند تر می شد .به محل کمپ دو رسیدیم امکانات خاصی نداشت فقط چادر باربرها و آبی هم جاری بود .ارتفاع حدود 4150 متری جی پی اس نشان می داد جا به اندازه همه نبود به هرصورت در میان شن و سنگ چادرها را برپا نمودیم بعد از تهیه چایی و صرف  غذا برای روز سوم خودمان را آماده می کردیم هوا کم کم داشت سرد و طوفانی می شدعصری حدود نیم ساعتی  باران و تگرگ بارید لباس های گرم  را پوشیدیم و حال بعضی از دوستان بعلت کمبود اکسیژن مناسب نبود شب را به ساعت یک رساندیم سر وصدای همنوردان علامت بیدار باش بود.سریع وسایل لازم را در کوله حمله گذاشتیم و چادرها را بستیم ساعت 2 بامدادبا صدای سوت لیدر چراغ پیشانی ها روشن کردیم و در محلی همگی جمع شدیم .بعد از گرفتن آمار و شمارش دقیق حرکت کردیم .

ساعت 2و 15 دقیقه بود اعضای گروه ما 28 نفر مستقل به اتفاق تیم سی نفره  از دیگر استانها در صفی طولانی به سمت قله حرکت کردیم.

 به علت زیاد بودن اعضا، به آهستگی حرکت میکردیم. اما در اول کار برای گرم شدن بدن، بد هم نبود. اولین استراحت را ساعت 4 صبح به مدت ۱۰ دقیقه داشتیم. هوا سرد بود استراحت بدمان را سردتر می کرد کمی تنقلات و نوشیدنی خوردیم و مجددا حرکت کردیم. شیب مسیر کم کم بیشتر می شد و نفسها تندتر  به طوریکه حس می کردیم  رفته رفته شیب بیشتر می شد.و چاره ای نداشتیم بعضی آمادگی کامل نداشتند و تعداد هم زیاد بود حدود 65 نفر می شدیم. 

 زمان های استراحت بسیار مناسب بود و انرژی از دست رفته را به بچه ها باز می گرداند. هوا سرد وسردتر می شد اما کوهنوردی، مثل همیشه برای همه مان لذت بخش بود. خصوصا که هدف بزرگی داشتیم و مصمم بودیم که همگی بر فراز آرارات بایستیم.

مسیر را با انرژی بالا می رفتیم.

مه غلیظی منطقه را فرا گرفت هد لایت ها هم بر اثر سردی هوا شارژشان داشت تمام می شد به سختی می توانستیم پنج متر جلوتر را ببینیم. خوشبختانه در هیچ کدام از اعضای گروه علائم ارتفاع زدگی وجود نداشت.به آرامی به سمت قله پیش می رفتیم تا انرژی خود را از دست ندهیم. از میان تنقلاتی که همراه داشتیم شربت لیمو عسل نوشیدنی بسیار مناسبی برای صعود به ارتفاعات بود و بسیار به ما کمک کرد. پس از سه ساعت کوهنوردی در مه و هوای سرد آرارات، به یخچال معروف قبل از قله رسیدیم. این یخچال چهار فصل است و در اکثر مواقع فقط با کرامپون می توان آن را پیمود. ما نیز کرامپون ها را به کفش هایمان بستیم و آماده ی حرکت شدیم. بعضی کرامپون نداشتند آقای شایقی آنها را یک در میان در بین صف تقسیم کرد .مسیر زیادی نمانده بود و خوشبختانه حال همگی ما خوب بود. با کرامپون شش شاخه بسیار راحت می شد آن یخچال را پیمود.

 پس از گذشت یک ساعت، همگی دست در دست هم دادیم و پا بر قله ی آرارات گذاشتیم. آرارات را فتح نکر دیم بلکه عظمت و بزرگیش ما را در آغوش گرفت و پذیرفت اشک شوق را در چشمان خیلی از کوهنوردان روی قله می توانستیم ببینیم. همه به هم تبریک می گفتند. شاید بتوان حس آن لحظه را اینگونه توصیف کرد:

"حسی که یک کوهنورد روی قله دارد؛ احساس می کند تمام تلاشش نتیجه داده، احساس میکند توانسته، و این توانستن خیلی خوب و دلنشین است. 

. عکس های یادگاری را که گرفتیم، ساعت ۹:۱۵ به سمت پایین حرکت کردیم.مسیر فرود، دقیقاً از همان مسیر صعود بود.

حدود ساعت  12 به کمپ ۲ رسیدیم. یک ساعت وقت داشتیم که ناهار بخوریم و  چادر ها را جمع کنیم ، ناهار خوردیم، کوله ها را بسته و آماده تحویل دادن به قاطر کردیم. خسته بودیم اما حس خوب صعود به آرارات تقریباً این خستگی را محو می کرد. ساعت :13  از کمپ ۲ حرکت کردیم و ساعت ۱۵:۲۰ به کمپ یک  رسیدیم. منتظر ماندیم تا بعضی از بچه ها که مشکل پا داشتند هم برسند و همگی با هم به سمت پایین حرکت کنیم. کمی در کمپ یک استراحت کردیم و یک ساعت بعد به سمت پای کار حرکت کردیم.

ساعت های پایانی قبل از رسیدن به پای کار، همگی خسته بودیم و سرانجام ساعت 20 به پای کار رسیدیم؛ کوله هایمان آماده بودند و ماشین ها منتظرمان.  به محض رسیدن ما به ماشین ها با یک هندوانه شیرین و قرمز از ما پذیرایی کردند. ماشین ها به سمت هتل حرکت کردند. 14 نفر در یک ون سوار می شدند تعداد ما زیاد بود درنتیجه تعداد ماشین ها زیاد بودن  ساعت حدود 22به هتل رسیدیم، کلید اتاق را تحویل گرفتیم و بعد از حمام و عوض کردن لباس جهت صرف شام به خیابان رفتیم اکثر مغازه ها بسته بودند.

 تک و توکی باز بودن شام  خوردیم و به هتل برگشتیم ساعتی در سالن هتل که وای فاش هم روشن بود عکس ها را ردو بدل کردیم و هرکدام به اتاق خودمان رفتیم و خوابیدیم روز بعد جشن صعود در سالن هتل برگزار می شد که دوستان ما با اجازه لیدر به شهر اقدیر(ایغدیر igdir) جهت خرید می رفتند .

دو ماشین ون با هزینه شخصی خارج از برنامه کرایه کردیم و حدود دوساعت فاصله به شهر مورد نظر رفتیم اما با توجه به ارزش ریال و حتی لیر قدرت خرید نداشتیم مجبور شدیم برای رفع رجوع مقداری خرید کنیم تا ساعت 14 در شهر گشتیم و بعد از صرف ناهار به دوغوبایزید برگشتیم و با تحویل گرفتن کوله و بارها مجددا سوار بر دو ماشین ون و به مرز آمدیم.

روز برگشت( شنبه 3 شهریور ماه97 )

بود   پس از انجام تشریفات گمرکی، ساعت 17وارد ایران شدیم.قبلا با اتوبوس هماهنگی شده بود که منتظر ما بود لیرها را تبدیل به ریال کردیم و سوار بر اتوبوس بطرف تبریز حرکت کردیم .به ترمینال تبریز رسیدیم حدود ساعت 23 بود .اتوبوس vipکه از ایلام دربست گرفته بودیم حاضر بود و سوار شدیم بطرف ایلام فرصت نداشتیم شام بخوریم بچه ها عجله می کردند بعضی کارمند بودند و روز یکشنبه باید در محل کار حاضر می شدند بیسکویت و تنقلات با آب میوه ای جانشین شام نمودیم و همگی خوابیدن صبح روز یکشنبه به سنندج رسیدیم جهت صبحانه جای مناسبی نبود پیشنهاد گردنه مروارید دادم و دوستان پذیرفتند حدود 40 کیلومتری مانده بود جاده پر پیچ و خم سنندج و دو تونل کوتاه را پشت سر گذاشتیم و به گردنه مروارید رسیدیم جای مناسبی بود چشم انداز خوبی داشت صبحانه کامل آماده نمود با سفارش جناب آقایان لایق رحمانی و دکتر روحانی که همنورد ما بودن برای آرارات که در کامیاران به ما ملحق شده بودند تعارف زیادی کردن که در کامیاران بمانیم اما دوستان نپذیرفتند .در هر صورت تلافی شام را در آوردیم شیر و تخم مرغ و نیمرو  عسل و ماست محلی بسیار دلپذیر بود .بعد از صرف صبحانه همنوردان کامیاران با ماشین سواری که به استقبالشان آمده بودند بعد از خدا حافظی جدا شدند و ما سوار بر اتوبوس به ایلام برگشتیم که تعدادی از  همنورد ارجمند به استقبال صعود کنندگان آمده بودند ودر میدان شهدای ایلام ساعت 14 روز یکشنبه از اتوبوس پیاده و در میان آغوش گرم عزیزان برنامه صعود  پایان یافت تا یکی دیگر از افتخارات باشگاه کوهنوردان ایلام در کارنامه خود ثبت نماید .نقطه ای که در آن لحظه با خاطراتی خوب از یک صعود از هم جدا شدیم .

در پایان در حدی نیستم که تشکر کنم .بزرگواری و همراهی و از خود گذشتی همنوردانم چنان افزون و بی شماره که این برنامه به نحو احسن اجرا شدکه توصیف نتوان کرد .خداوند عزت و سر افرازی به همه عنایت فرماید انشااله 

تا برنامه دیگر و صعودی دیگر خدا نگهدار 

باقر رحمانی 97/06/04


۱۰ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب

صعود به قله علم کوه تیم پزشکان

گزارش صعود تیمی از پزشکان کوهنورد ایلامی به قله4850 متری  علم کوه 

به نام آفریدگار هستی 

گزارش صعود به قله  علم کوه دومین قله بلند ایران بعد از دماوند (معروف به آلپ ایران)

هدف برنامه: صعود به  قله علم کوه  و گردشگری در منطقه کلاردشت

نوع برنامه: برنامه شامل دوقسمت

1_صعود سنگین به قله علم کوه 

2_گردشگری در منطقه کلاردشت و رود بارک تا حصار چال و یخچال 

سرپرست برنامه: دکتر محمد هادی سلمانی پور 

تاریخ اجرا: ساعت 22 روز سه شنبه مورخ 17 مرداد ماه تا پایان روز جمعه 19 مرداد 97

نام منطقه برنامه : کلاردشت،مرزن آباد، روستای رودبارک.

گروه شامل دو تیم  یک تیم هشت  نفره آماده صعود به قله و یک تیم ده نفره گردشگری 

نحوه دسترسی به روستای رودبارک: ماشین شخصی یا عمومی

🌹 در ونداربن جا برای استراحت و خواب  رزو کرده بودیم .بنابر این با ماشین شخصی تا ونداربن رفتیم. از ونداربن با ماشینهای کرایه ایِ پاترول و نیسان بسمت تنگ گلو در ارتفاع حدود۳۲۵۰( نقطه شروع صعود به حصارچال و قله علم کوه)حرکت کردیم.باحدود ۵۰ دقیقه صرف وقت

اعضای تیم  صعودکننده  به علم کوه باید چهارشنبه شب به منطقه حصار چال می رسید   و شب در آنجا کمپ می زد که به فضل خدا اینکار صورت گرفت. هر چند با تاخیر.  شب در حصار  چال چادر زدیم و خوابیدیم راس ساعت 6 صبح روز پنجشنبه با سرپرستی دکتر عباداله فلاحی  استارت حرکت بسوی قله زده شد.از رود خانه عبور کردیم، به راه پاکوپ رسیدیم. شیب اول  را پشت سر گذاشته، بعد از یکساعت و نیم به ابتدای شیب دوم که شیب تندی است رسیدیم.در اینجا بعد از صرف صبحانه و کم کردن لباس ها ،به سمت قله ادامه مسیر دادیم .

شیب تند و نفس گیر بود با دوستانی که بدلیل شب مانی در ونداربن، دیرتر صعود را شروع کردند، تماس گرفتیم.پیام دادن که شما حرکت کنید، ما خودمان را می رسانیم .راه پر پیچ و با شیب تندِ صعود را پی گرفتیم .هر چه ارتفاع می گرفتیم نفسها منقطع تر می شد و نفس کشید سخت تر،جدالِ اراده استوار همنوردان و سختی و خشونتِ پُر چالشِ مسیرِ صعود.جدالی که پیروز آن اراده همنوردان بود.  به یال رسیدیم.در آنجا هم توقفی نمودیم و بعد از استراحت کوتاهی به راه خود ادامه دادیم تا حدودی همه چیز به خوبی پیش می رفت. قله نمایان بود. دسته دسته جمعیت کوهنوردان در حال صعود و فرود بودند. با چند مرحله استراحت کوتاه بقیه مسیر را طی کردیم .خدا را شکر مه نبود و هوا مساعد. زمانیکه به قله رسیدیم بعد از استراحت کوتاهی و عکس گرفتن منتظر ماندیم تا سه نفر از همنوردان که دیرتر شروع به صعود کردند برسند .از فرصت استفاده نموده چشم و دل را راهیِ شکارِ  چشم اندازها ، نواحی زیبا و دل انگیز و چشم نواز قله شدیم .خوشبختانه هوا هم صاف  بود.از روی قله یخچال علم چال در روبرو و قله های سیاه کمان و چالون کاملا مشخص بودند .همینطور شاخک های علم کوه شکوه بسیار زیبایی را به نمایش گذاشته بودند  .

 توقف  برای ما فرصت خوبی بود در این  هوای صاف و زلال آزاد کوه  دماوند  هم قابل مشاهده بود و خودنمائی می کرد. جای دوستان خالی بود . سه همنورد دیگر هم رسیدند.نمای روی قله به قدری زیباست که دوست داشتیم ساعت ها روی قله بمانیم. اما روی قله بصورتی است که جای نشستن ندارد و خطر آفرین هم هست. زیرا سنگ ها همه ریزشی و در زیر پا و  پائین دست، دومین دیواره مرتفع ایران قرار دارد لذا دوستان همنورد باید در زمان گرفتن عکس دقت نمایند و به پرتگاه نزدیک نشوند. که خدای نخواسته اتفاقی پیش نیاید یا سنگی از زیر پا به سمت دیواره سرازیر نشود که محل صعود دیگر کوهنوردان و سنگنوردان می باشد .در هر صورت به ناچار باید با قله خدا حافظی می کردیم .بعد از استراحت و گرفتن عکس دسته جمعی راه برگشت را در پیش گرفتیم وقتی که به دو راهی رسیدیم بر خلاف میل باطنی و احساس خطر سقوط سنگ،  از  مسیر شن اسکی فرود آمدیم در حالیکه مسیر شلوغ بود و احتمال ریزش سنگ از بالا دست وجود داشت به سمت پائین در حال حرکت بودیم که ناگهان بر اثر آب شدن برف و لرزان بودن سنگها ریزش سنگ شروع شد که سنگ بزرگی بطرف یکی از همنوردان سرازیر شدکه اگر توان جسمی و آمادگی لازم نمی داشت شاهد اتفاق ناگواری می شدیم. خدا را شکر به خیر گذشت. توصیه می شود همنوردان در این فصل از این مسیر برگشت ننمایند هر چند مسیر شن اسکی با وجود برف و یخچال اطراف زیبا و تماشایی هستند اما خطرات  خاص خود را دارند . بعضی مواقع در  صورت کافی نبودن دید در این نواحی و مناطق پائین دست، گروهها مسیر اصلی را گم کرده  و دچار مشکلات خواهند شد.


حال باید به حصار چال بازگردیم. برخی کوهنوردان یک شب دیگر در حصار چال استراحت می کنند وبرخی بلافاصله با جمع آوری وسایل به سمت تنگ گلو سرازیر می شوند .ما به حصار چال برگشتیم و تیم دوم هم تشریف آورده بودند در کنار هم تا ساعت 18 ماندیم. چون با راننده برای برگشت قرار داشتیم وسائل را جمع و جور کردیم.

و بطرف پائین راه افتادیم سر ساعت مقرر به ماشین رسیدیم و راهی قرارگاه ونداربن شدیم شب را در اتاقی که قبلا رزرو نموده بودیم خوابیدیم و روز جمعه 19مرداد ماه همگی به ایلام بر گشتیم 

.باید در پایان از همه عوامل اجرایی تشکر و قدرانی نمائیم بخاطر اجرای زیبای این برنامه خوب .

از جوانا ن عزیز همراه ازبزرگان و پزشکان عزیز از پیشکسوتان ارجمند و از مسئولین تدارکات تشکر نمائیم 

از خداوند متعال آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت برای عزیزان خواهانیم 

شاد و سرحال و پا به کوه باشید.



۲۰ مرداد ۹۷ ، ۲۲:۰۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید سعید حسینی نسب